منتظرم عشقم بیای بنویسی چی به چیه من دارم دی و نه میشم ولی تو بی تفاوتی خیالی انگار چیزی برات مهم نیست مخواه من بگشم کنار باشه عشقم میگشم کنار بذار یک چیز درست حسابی پیدا کنم برای رفتنم اون دنیا حتا بهت خبرم نمی دم که دارم میرم بعد خود تا روزی بفهمی خوشحال بشی از رفتنم تو حرفا مو جدی نگیر اون روز میاد بعد میفهمی چیا گفتم دارم میگم تو دیگه به من نیاز نداری بخدا خوشی گاش هر چه زوتر بمیرم دیگه این روز ودردها تموم بشه
خیلی حرفا برات اینجا نوشتم ولی قرارشد صداتو بشنوم دست پاچه شدم از خوشحالی ذخیر نکردم تمامشون حذف شد تک به تکشون حیف شد حرفام باز توی خودم موند نتونستی بخونی عشقم
فقط تاقبلا از شنید صداتت مثل خر داشتم گریه میکردم بغضمم گرفته گلوم میسوزه .عشقم :,اللله ندرب پرتت .من نپیتو ندربان بی پرو زود بیا
عشقم دیگه هیچی دست خودم نیست نه حالم نه رفتارم هیچی شاید خودگشی کردم چون هیچی دست خودم نیست اگه بمیرم پنچ شنبه و جمعه می تونم بیام دیدنت تو حدیث خوندم بعد دیگه این همه عذاب نمیگشم اگه رفتم جهنم بازم سوختن جسم از اینجوری پر پر زدن تحملش اسون تره عشقم مردنم دستت خودم نیست ولی دیگه اختیار خودمو ندارم دوستدارم عشقم بی نهایت دلتنگتم
سلام بی معرفت
حالا شنبه شد تو بازم نیوکدی چیز بنویسی و چیزی بخونی نمیدونم من چرا دارم مینویسم وقتی که تو با دیگری سرت گرمه انقدر گرمی که یاد من به سختی می افتی اون خوشی به قول خودتت خوش نیست ولی باهش که هستی چندین سال که گذشته و تو همیشه حرف از صبر میزنی من دیگه بریدم شاید برای تو صبر اسان باشه دیگه چون کنارت یکی هست که دلت باهش گرمه و خوشی توی چشمات برق میزنه حسود نیستم عشقم خوش باش من می تونم با خوشی تو لبخند بزنم ولی من دیگه نای توی این دنیا بودن بی تو رو ندارم تو برای اون دلمسوزنی یا برای من نمیدونم دیکه مخوام بی تو تصمیم بگیرم نمخوام ازت بپرسم کی میای که چکار کردی چکار میکنی چون واقعا دارم میبینم بی عشق عادتت کردی و روزها تو میگذرونی به قول خودتت ما باهم حرف زدیم همه چیزی گفتیم ولی دیگه میبینم حرفات همشون به نفعه خودتت بوده بس دیگه هیچی پیش اون خوشی من میذارمت توی خوشیت با اون که خوشبختت بشی دیگه جای من اینجا نیست این دنیا مال تو وهمون بچه ای قرار برای اون به دنیا بیاری عشقم مواظب خودتت باش من تا تکلیف اون برای من مشخص کن مخوام تکلیف اون برای من مشخص بشه اگه گفتی ماه سال صبر کن بدون من برای همیشه رفتم نه که با دیگر مثل تو خوش باشم میرم قبرستون بیا سر بهم بزن ببین چقدر تک تنها خوابیدم دیگه بسم از این همه صبر های که هیچ وقت تموم نمیشه تو کجا میفهمی من دارم چی میگشم وچه حال روزی افتادم هان کجا میفهمی اگه میفهمیدی اونجا برای من صبر صبر نمیکردی گاش بیای چون من قرار برم اون دنیا اگه بیای نبودم گریه نکن چون قبلا بهت گفته بودم ولی فکر نکنم به اینجا بگشه چون تو اصلا نمیای و همونجا خوش میمونی وخوشی دلم پر ولی چکار می تونم بکنم گاش اینجوری نبودی گاش
@CafeTalkh ☕
مرا آرام بخوانید.....
تمام نوشته هایم از خـــــــســــــــتــــــــگـــــــی درد میکند. . .
تنهایـــــــــی
شاهکاری میسازد به نامِ دیوانــــــــــگی...!
و من این شاهکــــارِ را به قیمتِ همهٔ فصلهایِ قشنگِ زندگیم خرید ام...
تو هر چه میخواهـــــــــی مـــــــرا بخوان....
خود خــــواه،بی احساس....
نمیــــفروشــــــــم تنهایی ام را...!!!
این روزها دلم اصرار دارد فریاد بزند؛
اما . . .
من جلوی دهانش را می گیرم،
این روزها مـــــــن . . .
خدای سکوت شده ام؛
خفقان گرفته ام تا آرامش اهالی دنیا،
خط خطی نشود . . .!!!
❤هیـــــچ چیــــــز اتفاقـــــی نیســـــت۰۰۰❤
♥ایـــــن حــــــس دوســــ💟ـــــت داشتنــــــت۰۰۰❤
♥ایــــن نیــــــاز شــــــــدید بـــــــا تـــــ💟ـــــو بـــــودن۰۰۰❤
♥ایـــن همـــــه عــــ💟ـــــاشقانه کــــه بـــــی اراده مـــــی آیـــــند و شعــــــر مــــی شـــوند۰۰۰❤
♥هیـــچ کــــدام اتفـــــاقـــــی نیســــت۰۰۰❤
♥ایـــن ها همـــــه هستنــــد تــــــا تـــــ💟ـــــــو را بیشتـــــر داشتـــــه باشــــــم۰۰۰❤
♥تـــــ💟ـــویــــــی کــــه تنهــــــا سهـــــــم مــــــ💟ـــــن از ایـــــن دنیــــایـــی۰۰۰❤
♥تـــ💟ـــــویـــــی کــــه بـــــرایم معنــــای عشقــــــ💟ـــــی۰۰۰❤
❤
❤دلـــنــوشـتـه❤
❤دلـــنــوشـتـه❤
لمس کن....کلماتی راکه برایت می نویسم....
تابخوانی وبفهمی چقدرجایت خالیست....
تابدانی نبودنت ازارم میدهد....لمس کن....نوشته هایی راکه لمس ناشدنیست وعریان....
که ازقلبم وقلم وکاغذمی چکد....لمس کن....گونه هایم راکه خیس اشک است وپرشیارلمس کن لحظه هایم را....
تویی که میدانی من چگونه عاشقت هستم....لمس کن....این باتونبودن هارا....
لمس کن....لمس کن....
ﻣــــــــــﻦ
ﮔﺎﻫــﯽ...
ﻓﻘـــــﻂ
ﺑﺎ ﻳﺎﺩ ﺗﻮ ﻧﻔــــــــــﺲ ﻣﻴﻜﺸﻢ
ﮔﺎﻫــﯽ...
ﺩﻟــــــــــﻢ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ
ﻓﻘﻂ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳــﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ
ﮔﺎﻫــــــــــﯽ...
ﻧﺎﻣــﺖ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﺍﺷــﺘﺒﺎﻩ ﺑﻪ ﺯﺑـﺎﻥ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻡ
ﻭ
ﮔﺎﻫـــــﯽ...
ﭼﻘــــــــــﺪﺭ ﺩﻟﻢ
ﺑﺮﺍﻳﺖ ﺗﻨــــــــــﮓ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
ﻣـﻴﺪﺍنے...!
ﻣﯽ ﮔــــــــــﻮﻳﻢ ﮔﺎﻫﯽ
ﺍﻣـﺎ
ﺍﻳﻦ ﮔﺎﻫــــــــــﯽ ﻫﺎ
ﻋﺠــﻴﺐ ﺑﻮﯼ ﻫﻤــﻴﺸﻪ ﻣﻴﺪﻫــﻨﺪ